همیشه اول مهر رو دوست داشتم. همیشه از یه هفته قبل از اینکه قرار بود برم مدرسه خوشحال بودم. پنجم دبستان که بودم به خاطر اورتودنسی دندونام مجبور بودم 3-4 روز اول مهر رو بمونم تهران. یادمه هر روز با سر و صدای بچه هایی که تو کوچه بودن بیدار میشدم و میرفتم دم پنجره نگاهشون میکردم و دلم میسوخت که الان من مدرسه نمیرم. حتی می ایستادم دم پنجره و سعی میکردم حرفایی سر صف مدرسه ای که نزدیک خونه عموم اینا بود رو بشنوم. دیدن اوهمه دختر بچه با لباسا و کیف های نو و تمیز تو هوای اول مهر خیلی دلچسب بود.

برای من روز اول مهر حتی اب و هوای متفاوتی داشت. یعنی احساس میکردم همیشه روز اول مهر هوا همین قدر گرم یا همین قدر خنک هست و هیچ سالی با اون یکی فرق نداره.

از اون سالی که بهمون گفتن از 15 شهریور بیاین دیگه علاقه ای به شروع مدرسه نداشتم. بدتر از اون سالی که پیش دانشگاهی بودیم و مدرسمون کلاسای ما رو از اول شهریوز شروع کرد. دیگه اصلا علاقه ای نداشتم.
اما  وقتی دانشجو شدم باز هم از شروع ترم لذت میبردم. البته هیج وقت از پایان ترم لذت نبردم :)

ولی الان مدرسه رفتن یه جذابیت دیگه ای داره. مانتو های رنگی. روز شکوفه ها. امتحان هایی که نمره 20 و 19 نداره و فقط خوب و بد داره و..... که زمان ما نبود.

آخی چه اشکی میریزه

اینم شعر معروف و مشهور شروع مدارس :

آغاز سال نو، با شادی و سرور
هم‌دوش و هم‌زبان، حرکت به سوی نور


آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است


در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام


مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید
فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید


شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار
دانش به نسل ما، می‌بخشد اعتبار


در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام


ای در کنار ما، آموزگار ما
چون شمع روشنی، در روزگار ما


روشن ز نور توست، کاشانه دلم
در کار من تویی، حلال مشکلم


در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام


فردا از آن توست، ای نسل چاره‌ساز
با یاری خدا، آینده را بساز


فردای روشن است، با وحدت کلام
از ما تو را درود، از ما تو را سلام


در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام



برچسب‌ها: , ,