دیشب دوستم درمورد سفر زمینی از فنلاند به روسیه تعریف میکرد و در مورد بازرسی های سفت و سخت و در عین حال مسخره شون میگفت که یاد سفرمون به برلین افتادم و براش تعریف کردم که کلا پیشینه روس ها چطوریه. 
امروز فکر کردم بد نیست اینجا هم بنویسم.

همه ما اسم دیوار برلین رو شنیدیم و میدونیم که این دیوار آلمان شرقی و غربی رو جدا میکرده. اما چرا شرقی و غربی؟ چرا دیوار؟ چرا یه مرز ساده نه؟ و خیلی سوال های دیگه که منم تا قبل از سفر به برلین جوابشون رو نمیدونستم چون نه هیچ وقت برام انگیزه شده بود که برم سرچ کنم و نه از نزدیک دیده بودم.

وقتی جنگ جهانی دوم تموم میشه و آلمانِ مدعی٬ شکست میخوره؛ ۴ تا کشور فرانسه و آمریکا و انگلیس و شوروی اداره آلمان رو دست میگیرن و آلمان به بخش شرقی و غربی تقسیم میشه. تو این ماجرا برلین هم که پایتخت اون زمان آلمان بوده هم تقسیم میشه به بخش شرقی و غربی. آلمان شرقی رو میسپرن به شوروی و آلمان غربی رو هم میسپرن به اون ۳ تا کشور دیگه (البته آلمان غربی اول به سه قسمت مجزا با ۳ حاکمیت جدا تقسیم میشه ولی بعدتر ۳ کشور یه آلمان یکپارچه رو ترجیح میدن)
به خاطر حالت کومونیستی که تو آلمان شرقی به وجود میاد در مقایسه با آلمان غربی روز به روز پسرفت میکنه. صنعت و اقتصاد در آلمان غربی رو به رشد بوده در حالیکه تو بخش شرقی خبر خاصی نبوده. بخاطر همین خیلی از متخصصین کم کم میرن سمت آلمان غربی که اونجا زندگی کنن یا اونجا کار کنن.
یه سری به صورت کامل مهاجرت میکنن به آلمان غربی یه سری هم خونه شون تو آلمان شرقی بوده ولی کارشون تو آلمان غربی.
کم کم که دولت آلمان شرقی میبینه که متخصصینش دارن میرن آلمان غربی کار میکنن٬ تصمیم میگیره جلوی اینکارو بگیره.
روز ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ در حالیکه بعضی از ساکنان برلین شرقی برای کار به برلین غربی رفته بودن و به این امید بودن که عصر برمیگردن پیش خانواده شون٬ دولت آلمان شرقی ضمن اعلام منع عبور و مرور از مرز شروع به ساختن دیوار میکنه و از اون ساعت به بعد هرکی هر سمت دیوار بود٬ محکوم شد که همون سمت بمونه؛ برای ۲۸ سال.

دیوار غیر از اینکه از مناطق مرزی میگذشت٬ از یه ایستگاه مترو از وسط چندین آپارتمان هم میگذشت. یعنی با عبور دیوار برخی واحد های یه ساختمون شرقی و برخی هم غربی شدن!!!
طول دیوار ۱۵۵ متر بود و تمام گذرگاه های مرزی رو که قبلا آلمانی ها ازش عبور میکردن رو هم بستن.

اون زمان حدودا ۶۰ هزار از ساکنین بخش شرقی تو آلمان غربی کار میکردن که خب از ۱۴ آگوست دیگه نمیتونستن کار کنن!
کم کم دیوار بالا رفت و سیم خاردار های دارای جریان برق هم نصب شدن. نگهبان گذاشتن و برج مراقب و مراتب شدید امنیتی.
تنها ۴ نقطه باقی موند که محل عبور و مرور غیر آلمانی ها بود. اسم این ۴ نقطه بر اساس ۴ حرف اول انگلیسی انتخاب شد که معروف ترینش چک پوینت چارلی* هست که با حرف سی شورع میشه (یعنی سومین اسم)

ولی خب مردمی که کشورشون صنعت و اقتصاد نداره که بیکار نمی مونن. بالاخره دنبال راه فرار میگردن. 
الان تو برلین موزه ای هست به اسم موزه دیوار که در محل چک پوینت چارلی درست شده و اونجا عکس ها و اسنادی هست که روش های فرار مردم رو نشون میده و اکثر این فرار ها به کمک مردم غیر آلمانی (مثلا لهستانی ها) بوده که اجازه عبور و مرور رو داشتن. 

از روش های معمول فرار٬ ساختن اوراق هویت جعلی با ملیت لهستانی و مجارستانی و... ٬ قایم شدن تو ماشین هایی که عبور میکردن٬ شنا کردن بخش هایی که آب بوده٬ کایت و بالون و عبور از راه کانال آب بوده.

برای جلوگیری از فرار مردم و تحت کنترل داشتن امنیت دیوار دولت آلمان شرقی به فاصله ۹۱ متری از دیوار اصلی٬ یه دیوار موازی هم میسازه. فاصله بین این دو دیوار رو شن نرم میریزن که هرکس رد شد جای پاش بمونه و اون فاصله به کمک سگ هایی کنترل میکردن.
با همه این تدابیرشون تو این ۲۸ سال حدود ۵۰۰۰ نفر تونستن فرار کنن. ۱۲۸ نفر پای دیوار کشته شدن و ۲۰۰ نفر هم زخمی شدن.
سال ۱۹۸۹ دولت شرقی قبول میکنه که مردم بتونن به آلمان غربی برن. تصمیم بر این میشه که افراد با مراجعه به چک پوینت ها ویزا بگیرن و از مرز رد بشن. منتها اون زمان مردم اینقدر ذوق و هیجان داشتن و به سمت دیوار برای گرفتن ویزا حمله میکنن که افسر های پلیس قادر به کنترل وضع نیستن و با هجوم مردم مرز ها باز میشه و ۹ نوامبر ۱۹۸۹ میشه روزی که دیوار برلین فرو ریخت. ولی روزیکه دولت ها شروع به تخریب دیوار کردن ۳ اکتبر ۱۹۹۰ بود.

* در محل چک پوینت چارلی یه درخت کاج کریسمس هست که پرچم کشور های مختلف روش نصب شده. جریان از این قراره که هر سال کریسمس کشورهای مختلف دنیا یه کاج می آوردن میذاشتن اونجا به امید روزی که دیوار خراب بشه. بعد از تخریب دیوار یه کاج نمادین با پرچم کشورهایی که تو این مدت کاج می آوردن اونجا گذاشته شده. منتها متاسفم که بگم پرچم کشور من توش نبود!

برچسب‌ها: , , , ,