این روزها حرفم نمیاد

دقیقه 90

خوب دیگه همه دیدین که این
روزا تو ایران چه خبر بود و مردم چه میکردن. هرچند تو این ایام من برای
رفت و امدم به شدت دچار مشکل بودم اما باز خیلی خوشم میومد که میدیدم مردم
اینطوری دارن از کاندیداشون حمایت میکنن. خوب درسته یه عده واقعا حمایت
میکردن و یه عده هم برای تفریح میومدن تو خیابون. اما خوب بازم خوبه که
حداقل دوهفته تو ایران شور و هیجان به راه بود.


خوشحالم که این ایام رو
ایران بودم و تونستم از نزدیک شور و هیجان مردم رو ببینم و صدای بوق ها رو
تا 1 نصف شب بشنوم و تو تجریش 1 ساعت منتظر تاکسی بمونم.


برا ماها که تو اروپا زندگی میکنیم این همه هیجان و استرس و..... دست نیافتنیه بس که این اروپایی ها ساکت و آرومن.


حالا من که خیلی فعالیتی
نداشتم و فقط فعالیت ها رو دنبال میکردم. اما دو تا دوستام که یکی از
انگلیس اومده بود و یکی دیگه هم از فرانسه ، خیلی فعالیت میکردن و من جدا
نگرانشونم که اینا وقتی برگردن حتما دچار خلا میشن و خیلی بهشون سخت
میگذره.


تو این مدت وبلاگستان و بالاترین و فرندفید و توییتر همه با هم فضاشون کاملا انتخاباتی بود و تک و توک میشد مطلب متفرقه پیدا کرد.


این سری اینقدر شور
انتخاباتی بالاست که حتی منم میخوام برم رای بدم. البته من همیشه رای دادم
چه مجلس چه ریاست جمهوری. کلا شناسنامه من پر از مهره. شاید فقط 1 یا 2 تا
انتخابات باشه که رای نداده باشم.


شما هم برید رای بدید. همه جا چه مسجد چه مدرسه. زود هم برید که به شلوغی اخر شب نخورید و رایتون مثل پست من دقیقه 90 ی نشه!

امریکا امریکا مرگ به نیرنگ تو!

این یه اصله که هر چیزی که دسترسی بهش سخت تر باشه اشتیاق مردم هم براش بیشتر میشه.  ویزای امریکا برای مردم ایران هم جز همین دسته و رده قرار میگیره.
علاوه بر اینکه امریکا سرزمین فرصت هاست و شاید واقعا زندگی در اونجا با بقیه جاهای دنیا واقعا فرق داشته باشه، مردم ایران هم خیلی بیشتر از اونچیزی که باید به این قضیه اشتیاق نشون میدن.
الان تو بچه هایی که با ما سوئد هستن تقریبا اکثریت یا برای ویزای امریکا اقدام کردن یا دارن مقدماتش رو فراهم میکنن که اقدام کنن یا دارن حسرت اون دو دسته رو میخورن. و جالب اینکه تا حالا هیچ کس نا امید از سفارت امریکا تو سوئد بر نگشته حتی یکی از دوستامون که پرونده گرین کارت داره هم تونسته بود یه ویزای توریستی کوتاه مدت بگیره و بره خانوادش رو ببینه (که البته به خاطر اینکه تاریخش مناسب نبود و..... نرفت)
در بین این دوستان کسی بوده که رفته سفارت و رزرواسیون هتل نشون داده و تقاضای ویزای توریستی کرده و اتفاقا ویزا هم گرفته. اما بعد از 24 ساعت اقامت توی فرودگاه امریکا توسط آفیسر های نازنین امریکایی برگردونده شده.
فکر میکنین چرا؟ چون ما ایرانی ها همیشه فکر میکنیم که خیلی زرنگیم و باحالیم و خیلی بلدیم و میتونیم سر هر کسی رو کلاه بذاریم.
این دوست عزیزمون که یه ویزای توریستی گرفته بوده زمانیکه میرسه امریکا به در خواست آفیسر محترم چمدونشو باز میکنه و آفیسر هم میبینه که به به ، این دوست عزیز علی رغم سفرش در طول تابستون با خودش کلی هم لباس زمستونی آورده . همچنین با خودش مدارک مربوط به جی آر ای (1) و پذیرش و ..... رو آورده. آفیسر محترم هم به این دوستمون گفتن که. اون که در مورد ما فکر کردی ، خودتی. عزیزم شما گویا اومدی اینجا که بمونی و قضیه توریستی و .... همش فیلمه. حالا که اینطور شد تشریف ببرید برگردید همون جایی که بودید تا یاد بگیرید دیگه سر ملل خارجی رو گول نمالید.
حالا جا داره از قول خودم به این عزیز بگم که امریکایی ها سوئدی نیستن که همه جیز رو بر منبای اعتماد بذارن و به هر حرفی که ما میگیم اطمینان کنن. فرودگاه های امریکا هم آرلاندا(2) و لندوتر(3) نیستن. خوب عزیز دل شما که میخواستی بری اونجا بمونی سعی میکردی که لااقل بهتر نقش بازی کنی و لا اقل لباس زمستونی با خودت نمیبردی. خوب این کارت خیلی ضایع هست. ای بابا ای بابا.

1-GRE

2-Arlanda

3-Landvetter