چند وقته كه ميخوام از سفر هام بنويسم ولي هي نميشه. حالا همت كردم و شروع كردم به نوشتن

من و همسرم دو بار رفتیم پاریس، بار اول ژانويه ۲۰۰۶ بود که خودمون ۲ تا رفتیم، یه بارشم می ۲۰۰۸ بود که که همراه پدر و مادر آقای همسر رفتیم.

خوب بار اول یه جور خوب بود (چون دفعه اول بود)، بار دوم یه جور خوب بود (چون هوا آفتابی و گرم بود).

عرض شود که جاهايی که ما تو سفر اولمون رفتیم و دیدیم، خوب طبیعتا خیابون معروف شانز الیزه (۱)، طاق پیروزی (۲)، برج ایفل، موزه لوور، دیزنی لند، کلیسای معروف نوتردام، کاخ ورسای و اپرا بود. سری دوم تنها جایی‌ که به این لیست اضافه شد جایی‌ بود که من اسمشو گذاشتم موزهٔ علم که یه سینمای ۳ بعدی هم کنارش بود (۳) و يه كليساي ديگه.

خوب اولین جايي که همون شب اول رفتیم سراغش خیابون شانز الیزه بود که یه خیابون پهن و طولانی‌ پر از مغازه های شیک و گرون هست، و باید عرض کنم که اتفاقا دفتر ایران ایر هم همونجا در کنار مغازه گرون‌ها هست، یه فرش فروشی خفن ایرانی‌ هم هست، البته گویا مغازه های ایرانی‌ دیگه‌ای هم هست!
تو این خیابون مغازه‌هایی‌ ديده ميشه‌ که در واقع نمایشگاه ماشین هست و یه ماشین های عجیب و غریبی توش گذاشتن که هیچ کدوم تولید انبوه نمیشن، و ملت می‌رن با این ماشین خوشگلا عکس میگیرن. مثلا پژو، تویوتا، بنز،... اونجا مغازه دارن. شانز الیزه پر از رستوران و کافه هست، همینطور پر از سینما.

در انتهای خیابون هم طاق پیروزی هست، زیر طاق یه قبر هست و یه آتیش که این آتیش هیچوقت خاموش نمی‌شه. این قبر رو برای سرباز گمنام ساختن.
برای بالا رفتن از طاق اولا باید نفری ۸ یورو بپردازیم ثانيا باید حدود ۲۰۰ پله باریک و گرد رو بدون وقفه بریم بالا. چون هیچ پاگردی نداره و اگه وسط راه بایستیم یهو یه صف انسانی‌ پشت سرمون تشکیل می‌شه که بیا به دیدن. ما با هر بدبختی بود رفتیم دیگه.
از اون بالا تقریبا همه جای پاریس دیده می‌شه. گوشه گوشه اونجا هم تلسکوپ گذاشتن (پولی‌) که میتونین هر جا رو دوست داشین ببینین دیگه.

پاریس از شلوغی عین تهران هست، پر از ماشین، پر از ادم، صدای بوق، هوای نسبتا آلوده، گدا تو خیابون،.....

روز بعدش، صبح کله سحر بیدار شدیم که بتونیم سریع خودمون رو برسونيم به لوور که بتونیم در عرض ۱ روز همشو ببینیم. تقریبا با باز شدن لوور ما هم رفتیم تو، اما خیلی‌ شلوغ بود، ۳ تا ورودی داره، که هر کدومش به یه سالن میرسه، ما از مجسمه ها شروع کردیم، بعدش رفتیم سالن کشور‌های اسلامی و ایران و بابل، بعدش هم مصر، یونان، بعد نقاشی‌‌ها و مونا لیزا، بعد هم آپارتمان ناپلئون و بد هم خسته و کوفته اومدیم بیرون.

حالا میگن که اینا ایران رو غارت کردن و همهٔ تاریخ ایران تو لوور هست، اما باید بیاین مصر و یونان رو ببینید، مصرو که رسما غارت کردن، چند تا سالن مصر هست، تازه اون زمان داشتن یه سري چیزا رو ترمیم میکردن برا همین بعضی‌ سالن‌ها بسته بود. یونان هم همینطور، اگه تنها یه ستون از معبد آناهیتا رو از ایران بردن، از یه ساختمون یونانی چندین ستون رو یه جا کنده بودن برده بودن اونجا.

مونا لیزا رو هم به شدت حفاظت میکردن، یه تابلو فسقلی برا خودش ۲ تا نگهبان داشت. عکس برداری هم ممنوع بود، اما مگه می‌شه جلو بشر ۲ پا رو گرفت؟ همه عکس میگرفتن.

حدود ۲۰۰-۳۰۰ تا* سالن نقاشی‌ داره که اون اخریا ديگه ادم دلش می‌خواد فریاد بکشه از این همه نقاشی‌ که همه هم شکل هم هستن، آخه همه مال قرون وسطا هست، و همه تحت تاثیر کلیسا کشیده شدن. همه حضرت مریم با یه کودک تو بغلش که همه هم یه هاله نور دور سرشون. یعنی‌ اینقدر همه مثل همن که می‌شه چشم بسته نقاشی‌‌ها رو دید.

آپارتمان ناپلئون ولی‌ خدايي خیلی‌ با شکوه بود، خیلی‌ خوب بود، من که لذت بردم.

تو لوور به سختی‌ جايي برای استراحت پیدا می‌شه. ماکه دیگه بعد از مونالیزا یه پله کم رفت و آمد پیدا کردیم روش ولو شدیم. وسط سالن‌ها اجازه خوردن و اشامیدن نیست، ولی‌ تو  خودش کافه و رستوران هست، که قیمتش هم معادل کافه‌های بیرون هست. اصلا سر گردنه باهات حساب نمیکنن. البته خوب غذا تو پاریس به شدت گرونه.

*منظور اينه كه تعداد سالن ها خيلي زياد بود

1- Champs- Élysées

2- Arc de Triomphe

3- Cité des sciences and de l'industrie

این پست‌ها ادامه دارند.

اینا هم یه سری عکس، البته عکس‌ها بعدا کامل تر میشن.

شانز اليزه

طاق پيروزي

قبر سرباز گمنام

سر ستون معبد اناهيتا كه درسته منتقل شده به لوور