اینجا سوئد است.واقع شده در شمال اروپا، جزئی از شبه جزیره اسکاندیناوی.

اینجا حکومت پادشاهی داره، ولی‌ پادشاه فقط نقش سنبلیک داره و عملا
کاره‌ای نیست. تنها کاری که داره اینه که راه بیفته تو دنیا و سوئد رو به
جهانیان معرفی‌ کنه. در حقیقت این نخست وزیره که کشور رو اداره می‌کنه. 


خانواده سلطنتی ۵ نفرن، شاه (کارل گوستاو ۱۶ ام)، ملکه (سیلویا) که اصالتا
آلمانی‌ هست، ولی‌ عهد (ویکتوریا)، تک پسر خانواده (فیلیپ)، دختر تهتغاری
(مادلین). اینجا چون که تساوی حقوق زن و مرد هست، اولین بچه ولی‌ عهد
می‌شه، که حالا دختر شده.


حکومت اینجا از نوع سوسیالیستی هستش. توضیحش یکم پیچیده هست، اگه دوست
داشین برین اینجا بخونین، اما تو پست‌های بعدی، از عواقب و نتايج این سیستم حکومتی
خواهم نوشت.


این کشور شاید نسبتا بزرگ باشه، اما جمعیتش کمه، ۹ میلیون فقط که تازه
باید بگم که اینجا از بقیه کشور‌های اسکاندیناوی جمعیتش بیشتره. تا یکی‌،
دو سال پیش ایرانی‌‌ها دومین جمعیت مهاجر رو تشکیل میدادن، اما الان اولین
هستن، پس میتونین حدس بزنین که اینجا چقدر ایرانی‌ داره. طوریکه تو شهر
ما، در هر گوشه‌ای از شهر میتونین کلام گوش نواز فارسی‌ رو بشنوین. اصلا
سخت نیست، باور کنین.


چون این کشور به جای اینکه پهن باشه، باریکه و دراز، برای همین آب و هوا
خیلی‌ متغیر هست. اینجایی که ما هستیم که تقریبا می‌شه جنوب غربی، خیلی‌
سرد نیست، یعنی‌ سرد هست، ولی‌ وحشتناک نیست! تنها بدیش اینه که اینجا باد
خیلی‌ میوزه، و این تاثیر سرما رو خیلی‌ بد تر میکنه.


مردمان اینجا خیلی‌ مهربون هستن، یعنی‌ صورت خیلی‌ مهربونی دارن، همیشه
لبخند میزنن، و همیشه با لبخند جوابتو میدن و به سختی‌ عصبانی‌ میشن. اما
خیلی‌ سرد و بی‌ روح هستن، کلا همیشه خسته و افسرده هستند و با هیچ
فعالیتی به جز تلویزیون نگاه کردن و مشروب خوردن حال نمیکنن. از سر و صدا
خیلی‌ خوششون نمیاد و از جمعیت زیاد فرار می‌کنن.


اینجا دخترای خوشگل، اما بد هیکلی‌ داره. بر عکسش، پسرای خوش هیکل اما
بیریختی داره!!! یه ضرب المثل دارن که میگن، به ۲ چیز سوئد نمی‌شه اعتماد
کرد، یکی‌ آب و هوا و یکی‌ هم دختراش. حالا چرا؟ من نمیدونم والا.


اینجا مردم همه بلدن خیلی‌ خوب انگلیسی‌ حرف بزنن، و تقریبا ما از زبان
سوئدی بی‌ نیاز هستیم. از بچه‌های حدود ۱۰ سال بگیرین تا پیرزن، پیرمرد‌های
۸۰-۹۰ ساله. جالبیش اینه که وقتی‌ ازشون می‌پرسی‌ که بلدی انگلیسی‌ حرف
بزنی‌؟ با شرم و ناراحتی‌ میگه که یه ذره، بعد میبینی‌ که عین بلبل شروع
می‌کنه به حرف زدن!!! اما نسل اول مهاجر متاسفانه انگلیسی بلد نیستن. حتي
من شنیدم که بعضی‌ از افرادی که اینجا مهاجرت کردن، سواد خوندن و نوشتن
زبان خودشون رو هم نداشتن!!! خوب معلومه دیگه یه همچین کسی‌ یالا بتونه
همون سوئدی رو یاد بگیره، انگلیسی پیشکش!


یه دلیلی‌ که باعث شده اینا انگلیسی رو خیلی‌ خوب بلد باشن، برنامه‌های
تلویزیون هست. فیلم‌ها و سریال‌های امریکایی به زبان اصلی‌، تنها با
زیرنویس‌های سوئدی پخش ميشن.


خوب فعلا بسه. تا اینجا رو داشته باشین، بقیش رو فردا میام میگم.


ادامه مطلب رو کلیک کنین تا عکس‌ها رو ببینین



اینجا سوئد است.واقع شده در شمال اروپا، جزئی از شبه جزیره اسکاندیناوی.

اینجا حکومت پادشاهی داره، ولی‌ پادشاه فقط نقش سنبلیک داره و عملا
کاره‌ای نیست. تنها کاری که داره اینه که راه بیفته تو دنیا و سوئد رو به
جهانیان معرفی‌ کنه. در حقیقت این نخست وزیره که کشور رو اداره می‌کنه. 


خانواده سلطنتی ۵ نفرن، شاه (کارل گوستاو ۱۶ ام)، ملکه (سیلویا) که اصالتا
آلمانی‌ هست، ولی‌ عهد (ویکتوریا)، تک پسر خانواده (فیلیپ)، دختر تهتغاری
(مادلین). اینجا چون که تساوی حقوق زن و مرد هست، اولین بچه ولی‌ عهد
می‌شه، که حالا دختر شده.


حکومت اینجا از نوع سوسیالیستی هستش. توضیحش یکم پیچیده هست، اگه دوست
داشین برین اینجا بخونین، اما تو پست‌های بعدی، از عواقب و نتايج این سیستم حکومتی
خواهم نوشت.


این کشور شاید نسبتا بزرگ باشه، اما جمعیتش کمه، ۹ میلیون فقط که تازه
باید بگم که اینجا از بقیه کشور‌های اسکاندیناوی جمعیتش بیشتره. تا یکی‌،
دو سال پیش ایرانی‌‌ها دومین جمعیت مهاجر رو تشکیل میدادن، اما الان اولین
هستن، پس میتونین حدس بزنین که اینجا چقدر ایرانی‌ داره. طوریکه تو شهر
ما، در هر گوشه‌ای از شهر میتونین کلام گوش نواز فارسی‌ رو بشنوین. اصلا
سخت نیست، باور کنین.


چون این کشور به جای اینکه پهن باشه، باریکه و دراز، برای همین آب و هوا
خیلی‌ متغیر هست. اینجایی که ما هستیم که تقریبا می‌شه جنوب غربی، خیلی‌
سرد نیست، یعنی‌ سرد هست، ولی‌ وحشتناک نیست! تنها بدیش اینه که اینجا باد
خیلی‌ میوزه، و این تاثیر سرما رو خیلی‌ بد تر میکنه.


مردمان اینجا خیلی‌ مهربون هستن، یعنی‌ صورت خیلی‌ مهربونی دارن، همیشه
لبخند میزنن، و همیشه با لبخند جوابتو میدن و به سختی‌ عصبانی‌ میشن. اما
خیلی‌ سرد و بی‌ روح هستن، کلا همیشه خسته و افسرده هستند و با هیچ
فعالیتی به جز تلویزیون نگاه کردن و مشروب خوردن حال نمیکنن. از سر و صدا
خیلی‌ خوششون نمیاد و از جمعیت زیاد فرار می‌کنن.


اینجا دخترای خوشگل، اما بد هیکلی‌ داره. بر عکسش، پسرای خوش هیکل اما
بیریختی داره!!! یه ضرب المثل دارن که میگن، به ۲ چیز سوئد نمی‌شه اعتماد
کرد، یکی‌ آب و هوا و یکی‌ هم دختراش. حالا چرا؟ من نمیدونم والا.


اینجا مردم همه بلدن خیلی‌ خوب انگلیسی‌ حرف بزنن، و تقریبا ما از زبان
سوئدی بی‌ نیاز هستیم. از بچه‌های حدود ۱۰ سال بگیرین تا پیرزن، پیرمرد‌های
۸۰-۹۰ ساله. جالبیش اینه که وقتی‌ ازشون می‌پرسی‌ که بلدی انگلیسی‌ حرف
بزنی‌؟ با شرم و ناراحتی‌ میگه که یه ذره، بعد میبینی‌ که عین بلبل شروع
می‌کنه به حرف زدن!!! اما نسل اول مهاجر متاسفانه انگلیسی بلد نیستن. حتي
من شنیدم که بعضی‌ از افرادی که اینجا مهاجرت کردن، سواد خوندن و نوشتن
زبان خودشون رو هم نداشتن!!! خوب معلومه دیگه یه همچین کسی‌ یالا بتونه
همون سوئدی رو یاد بگیره، انگلیسی پیشکش!


یه دلیلی‌ که باعث شده اینا انگلیسی رو خیلی‌ خوب بلد باشن، برنامه‌های
تلویزیون هست. فیلم‌ها و سریال‌های امریکایی به زبان اصلی‌، تنها با
زیرنویس‌های سوئدی پخش ميشن.


کلی‌ گشتم تا تونستم عکس خانواده سلطنتی رو پیدا کنم. میدونین که آدم
وقتی‌ دنبال یه چیزی هست، پیداش نمی‌کنه!!! وگرنه من که میدونم تو اینترنت
پر از عکس خانواده سلطنتی هست.


                             

                              
                                                            نماد كشور سوئد

        
                                 خانواده سلطنتي ، سمت راستي ولي عهد هست
                               ميدونم كه الان ميگين اون يكي دخترشون خوشگل تره!!! 
                                     ولي چه ميشه كرد ديگه يكم دير به دنيا اومده


          
                                           اين دفعه، سمت چپي ولي عهده!!!


                  
                     اينم ملكه آينده در كنسرتي كه به مناسبت تولدش برگزار شده.
                             طفلكي هميشه همين قدر ساده لباس ميپوشه.
ميتونين مقايسه اش كنين با خانوم هاي ايراني كه خارج از ايران تو كنسرت شركت ميكنن!

خوب فعلا بسه. تا اینجا رو داشته باشین، بقیش رو فردا میام میگم.